الحاد و از خود بیگانگی
بررسی خاستگاه‌های فلسفی الحاد معاصر در کتاب: الحاد و از خودبیگانگی مسترسن، پتریک؛ الحاد و از خودبیگانگی: بررسی خاستگاه‌های فلسفی الحاد معاصر؛‌ مترجم: سیدابراهیم موسوی؛ تهیه‌کننده: پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی؛ چاپ اول، قم:‌ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، زمستان 1389، 248ص رقعی.


تصدیق وجود خدا بیانگر تلاش انسان برای معنادار ساختن آرزوها و محدودیت‌های اوست، اما انکار این تصدیق نیز در حوزة تأمل است. الحاد خود را پدیده‌ای پسا الهیاتی می‌داند و مدعی است تصویری دقیق‌تر و موثق از انسان نسبت به برداشت‌هایی که خداباورانه است، ارائه می‌دهد. الحاد را می‌توان از منظرهای گوناگون روانش‌شناختی، جامعه‌شناختی یا کلامی تفسیر کرد که البته ضرورتاً با یکدیگر ناسازگار نیستند.
اثر حاضر در پی فراهم‌ساختن بیانی بنیانی‌تر از معنای عمومی الحاد معاصر است که از طریق روشن‌ساختن تطور فلسفی آن حاصل می‌شود. در واقع، این مطالعه در پی ردیابی نقطه عطف‌های فلسفی در مسیر پیشرفت الحاد معاصر از خاستگاه آن در تفکر مدرن تا زمان حاضر است. البته گستره موضوع نویسنده را واداشته است که شیوه‌ای گزینشی را برگزیند؛ ازاین‌رو حتی به بسیاری از فیلسوفان که تأملات مهمی درباره خدا داشته‌اند، مستقیماً توجه نمی‌شود. این مطالعه صرفاً می‌کوشد از طریق برخی توضیحات فلسفی مهم، بصیرتی را در مورد مضامین بنیانی‌ای شکل دهد که بسط الحاد معاصر بدان جان بخشیده است.
مباحث کتاب در اصل حاصل سلسله سخنرانی‌های نویسنده برای دانشجویان کارشناسی فلسفه بوده است که برای تسهیل پژوهش خوانندگان، تا حد امکان به نسخه‌های انگلیسی آثار ارجاع داده شده است. نویسنده برای ارائه تصویری بهتر از مباحث تلاش کرده است تعبیرات ساده را به‌کار گیرد. پس از ارائه بیانی از این مسیر، برخی پیشنهادهای ایجابی که به مسئله خداوند در زمان حاضر می‌پردازد، در فصل نهایی ارائه می‌شوند. نویسنده در مباحث خود روش تحلیلی و تطبیقی دارد.
نویسنده در باب اعتقاد به خدا و الحاد و از خودبیگانگی، اندیشه‌های دکارت، کانت، هگل، فوئرباخ و بارکس را تحلیل و بررسی کرده است. وی بر آن است که الحاد معاصر تأکید خود را بیشتر از نقادی برهان‌های وجودی خدا، به سمت انکار ویژگی‌هایی معطوف کرده است که به طور سنتی به خدا نسبت داده می‌شدند. الحاد معاصر عمدتاً بر عدم امکان همبودی موجودی متناهی و نامتناهی تأکید می‌ورزد. به اعتقاد وی دیدگاه نهایتاً خداباورانه دکارت، ‌ادعای او درباره ذهنیت را که در نظریه‌اش درباره کوژیتو مضمر بود، به شکلی ریشه‌ای محدود می‌سازد. نویسنده بر آن است فلسفه هگل می‌کوشد دیدگاه‌های انسان‌مدارانه و خدامدارانه را با هم سازگار کند، البته به قیمت از دست‌رفتن تلقی‌های سنتی از انسان و از خدا. در تحلیل هگل درباره از خودبیگانگی، سرچشمه از خودبیگانگی، تلقی نادرست از خداست.
نویسنده فلسفه فوئرباخ را فلسفه‌ای می‌داند که آگاهی انسان را با یک جهان‌بینی الحادی صریح و مؤکد وفق داده است، لکن انسان‌گرایی آشکار ملحدانة فوئرباخ در فلسفه کارل مارکس عمق یافت. نویسنده پس از تحلیل و بررسی دیدگاه‌های فیلسوفان پیش‌گفته، در پی شکل‌دادن به فهمی مبنایی از دو صورت بسیار شاخص الحاد است؛ یعنی اگزیستانسیالیسم و طبیعت‌گرایی تحصّل‌گرایانه. وی در پایان طرح خود پیشنهادی خود را برای مرتبط دانستن معنا و ارزش به مسئله خدا را مطرح می‌سازد.
 
 
 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر

پربازدید‌ترین مطالب

مطالب مرتبط
بيشتر
[Control]
تعداد بازديد اين صفحه: 952
بيشتر

آدرس: قم - میدان شهدا - خیابان معلم  پژوهشگده فلسفه و کلام
تلفن: 371160 - 025  داخلی 1388
ایمیل: phil.theo@isca.ac.ir

بيشتر
بيشتر
بيشتر
شنبه 29 ارديبهشت 1403 13:47:56
خانه | بازگشت |
Guest (PortalGuest)

پژوهشکده فلسفه و کلام
مجری سایت : شرکت سیگما